اوحدالدین اوحدی مراغهایاوحَدی مَراغِهای، اوحدالدین (د ۱۵ رمضان ۷۳۸ق/۶ آوریل ۱۳۳۸م)، فرزند حسین اصفهانی، از سخنوران و عارفان سده ۸ق است. اوحدی را با صفاتی چون عارف و موحد، ستودهاند. [۱]
دولتشاه، سمرقندی، تذکرة الشعراء، ج۱، ص۱۵۷، تهران، ۱۳۶۶ش.
از چگونگی دانشاندوزی او اطلاعی در دست نیست.۱ - زندگینامهتولد او را برپایه یکی از ابیات جام جم، حدود سال ۶۷۳ق/۱۲۷۴م، تخمین زدهاند. [۲]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۴۹.
درباره اصل و زادگاه اوحدی، دو نظر متفاوت ابراز شده است: بسیاری اصل او را از مراغه دانستهاند و گفتهاند که بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده است، [۳]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۹۸، شم ۵۳۲۴.
[۴]
انصاری کازرونی، ابوالقاسم، مرقوم پنجم کتاب سُلم السموات، به کوشش یحیی قریب، ج۱، ص۸، تهران، ۱۳۴۰ش.
اما نفیسی [۵]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۰.
با عنایت به برخی از سرودههای اوحدی، زادگاهش را اصفهان دانسته که بعدها مقیم مراغه شده است. اگر گفته نفیسی را که ظاهراً دارای صحت است، بپذیریم، چنین به نظر میرسد که اوحدی در اوایل جوانی از زادگاه خود اصفهان خارج شده، و به سیاحت در بسیاری از شهرها پرداخته است. از جمله شهرهایی که وی در دیوانش بدانها اشاره دارد، اینهاست: بصره، بغداد، دمشق، سلطانیه، کربلا، کوفه، نجف، قم و همدان . [۶]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۲۷، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۷]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۳۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۸]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۳۷، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۹]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۸۳، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۱۰]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۲۳۸، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۱۱]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۲۵۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۱۲]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۸۹، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۱۳]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۷، تهران، ۱۳۴۰ش.
او مدتها در آذربایجان به غربت میزیست [۱۴]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۹، تهران، ۱۳۴۰ش.
تا سرانجام پیش از ۷۰۶ق/۱۳۰۶م، مقیم مراغه پایتخت ایلخانان شد [۱۵]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۶.
و از آنجا در زمان ابوسعیدخان به تبریز رفت و سلطان و وزیرش غیاثالدین محمد بن خواجه رشیدالدین فضلالله او را اکرام کردند. [۱۶]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۹۸، شم ۵۳۲۴.
اوحدی حداقل در سالهای ۷۳۲- ۷۳۳ق/۱۳۳۲-۱۳۳۳م، در این شهر اقامت داشت، [۱۷]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۸.
ولی در پایان عمر به مراغه بازگشت و در همین شهر درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. [۱۸]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، ج۳، ص۲۲۱، تهران، ۱۳۵۲ش.
مقبره وی اکنون در مراغه باقی است، [۱۹]
مروارید، یونس، مراغه (افرازه رود)، ج۱، ص۴۲۰، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۲۰]
شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۱۲۳، تهران، ۱۳۷۶ق.
در حالیکه دولتشاه وفات او را در ۶۹۷ق/۱۲۹۸م و در اصفهان دانسته، و افزوده است که مزار وی نزد مردم این شهر محترم است. [۲۱]
دولتشاه، سمرقندی، تذکرة الشعراء، ج۱، ص۱۵۹، تهران، ۱۳۶۶ش.
۲ - اساتیداو را شاگرد اوحدالدین کرمانی (د ۶۳۴ق) دانستهاند که در کرمان دست ارادت به وی داده، و تخلص خود را نیز از نام وی برگرفته است. [۲۲]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۹۸، شم ۵۳۲۴.
هرچند این قول با توجه به سال مرگ اوحدالدین کرمانی، بیپایه مینماید.۳ - مذهبدرباره مذهب اوحدی مطلبی به صراحت بیان نشده است، ولی در دیوان او اشاراتی هست که از اعتقاد وی به تشیع حکایت میکند. از جمله: چندینبار از امام علی (علیهالسلام)، [۲۳]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۳۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۴]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۵۵۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۵]
اوحدی مراغهای اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۵۶۳، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۶]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۵۸۴، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۲۷]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۶۷۲، تهران، ۱۳۴۰ش.
امام حسین (علیهالسلام)، [۲۸]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴-۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
امام رضا (علیهالسلام)، [۲۹]
اوحدی مراغهای اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۸۹، تهران، ۱۳۴۰ش.
و حضرت مهدی (عجالله) [۳۰]
اوحدی مراغهای کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۳، تهران، ۱۳۴۰ش.
یاد کرده است؛ اما نفیسی [۳۱]
نفیسی سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۹-۶۰.
با استناد به اشارات شاعر به خلفای راشدین و «چهار یار» و یا «یار غار» خواندن آنها [۳۲]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۳۵۲، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۳۳]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۸۸، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۳۴]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۵۵۹، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۳۵]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۶۰۱، تهران، ۱۳۴۰ش.
و نیز اشاره او به شافعی، [۳۶]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۵۷۰، تهران، ۱۳۴۰ش.
چنین استدلال میکند که مردم خراسان، عراق و آذربایجان در سده ۸ق، بیشتر شافعی بودهاند و اهل این مذهب نسبت به سایر مذاهب اهل تسنن، علاقه خاصی به اهل بیت دارند و لذا اوحدی میتواند شافعی باشد.۴ - آثارسرودههای اوحدی از همان آغاز، مورد توجه بوده، و در آثار دیگران نقل شده است [۳۷]
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش ادوارد براون، ج۱، ص۸۱۶، لیدن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
[۳۸]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۶۰-۶۱.
و شمار آنها به ۷۲۹، ۱۴ بیت میرسد. [۳۹]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۶۰.
۱. دیوان، شامل قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات و رباعیات است. [۴۰]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۶۰.
علیشیر نوایی این اثر را مشهور دانسته [۴۱]
علیشیر نوایی، مجالس النفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
و جامی آن را در غایت لطافت و عذوبت گفته که به ویژه ترجیعاتش دارای حقایق و معارف است. [۴۲]
جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، ج۱، ص۶۰۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
در میانسرودههای اوحدی به غزلهای او عنایت بیشتری شده است؛ چنانکه در زمان خود اوحدی، برخی آنها را استقبال کردهاند [۴۳]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۶۰.
و یا برخی از کاتبان به لحاظ مشابهت مضامین بعضی از غزلها با بهترین غزلهای حافظ، به اشتباه افتاده، و غزلهای اوحدی را در نسخههای دستنویس دیوان حافظ وارد ساختهاند. [۴۴]
اخوان ثالث، مهدی، حریم سایههای سبز، ج۱، ص۱۳۷، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۴۵]
بیگدلی، غلامحسین، «اوحدی و حافظ»، ج۱، ص۱۶۶، حافظ شناسی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۴۶]
مسرور، حسین، «شرح حال اوحدی مراغهای»، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، ارمغان، تهران، ۱۳۰۷ش، س ۹، شم ۲۰.
۲. جام جم، از مثنویهای اوحدی است که سرودن آن را در ۷۳۳ق/ ۱۳۳۳م، پس از یک سال در تبریز به پایان برد و به نام خواجه غیاثالدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضلالله کرد. [۴۷]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۰، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۴۸]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۷.
[۴۹]
مسرور، حسین، «شرح حال اوحدی مراغهای»، ج۱، ص۱۳۲، ارمغان، تهران، ۱۳۰۷ش، س ۹، شم ۲۰.
این مثنوی، بر وزن و اسلوب حدیقه سنایی سروده شده است [۵۰]
جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، ج۱، ص۶۰۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۵۱]
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۹۸، شم ۵۳۲۴.
و از همان ابتدا، با اقبال مردم روبهرو بود و از آن نسخههای متعدد تهیه میشد. [۵۲]
دولتشاه، سمرقندی، تذکرة الشعراء، ج۱، ص۱۵۹، تهران، ۱۳۶۶ش.
۳. منطق العشاق، یا دهنامه، محبتنامه . این مثنوی از مجموعه آثاری است که به همین نامها در سدههای ۷-۱۰ق سروده شده است و شامل نامههایی عاشقانه بود که میان عاشق و معشوق مبادله میشد. [۵۳]
برهان آزاد، ابراهیم، «محبت نامهها یا دهنامهها»، ج۱، ص۱۴۰، ارمغان، تهران، ۱۳۵۵ش، س ۵۸، شم ۱.
[۵۴]
عیوضی، رشید، «ده نامهگویی در ادب پارسی»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۶، تبریز، ۱۳۵۴ش، س ۲۷، شم ۱۱۳.
اوحدی این اثر را در ۷۰۶ق/ ۱۳۰۶م، به نام وجیهالدین یوسف بن حسن، نوه خواجه نصیرالدین طوسی در مراغه به پایان رساند. [۵۵]
اوحدی مراغهای، اوحدالدین، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، ج۱، ص۴۵۵-۴۵۶، تهران، ۱۳۴۰ش.
[۵۶]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۵۶.
از آثار اوحدی دستنویسهای بسیاری باقی مانده است. این آثار دارای چاپهای مختلف و متنوعی است. [۵۷]
نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای، ج۱، ص۶۵.
آخرین چاپ کلیات وی به کوشش سعید نفیسی در ۱۳۴۰ش در تهران صورت گرفت.۵ - فهرست منابع(۱) اخوان ثالث، مهدی، حریم سایههای سبز، تهران، ۱۳۷۲ش. (۲) انصاری کازرونی، ابوالقاسم، مرقوم پنجم کتاب سُلم السموات، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۴۰ش. (۳) اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، شم ۵۳۲۴. (۴) اوحدی مراغهای، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش. (۵) برهان آزاد، ابراهیم، «محبت نامهها یا دهنامهها»، ارمغان، تهران، ۱۳۵۵ش، س ۵۸، شم ۱. (۶) بیگدلی، غلامحسین، «اوحدی و حافظ»، حافظ شناسی، تهران، ۱۳۶۶ش. (۷) جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش. (۸) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م. (۹) خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۲ش. (۱۰) دولتشاه، سمرقندی، تذکرة الشعراء، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۱) شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق. (۱۲) علیشیر نوایی، مجالس النفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۳) عیوضی، رشید، «ده نامهگویی در ادب پارسی»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تبریز، ۱۳۵۴ش، س ۲۷، شم ۱۱۳. (۱۴) مروارید، یونس، مراغه (افرازه رود)، تهران، ۱۳۶۰ش. (۱۵) مسرور، حسین، «شرح حال اوحدی مراغهای»، ارمغان، تهران، ۱۳۰۷ش، س ۹، شم ۲۰. (۱۶) نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغهای. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اوحدی مراغهای»، ج۱۰، ص۴۱۰۰. |